هزار رنگ گل فيض در گل صبح است
اثر ز حلقه به گوشان بلبل صبح است
بهار عيش که سرسبزي نشاط ازوست
نمکچشي ز شکر خنده گل صبح است
طراوت رخ شبنم گل سحر خيزي است
بهار فيض هم آغوش سنبل صبح است
شبم که خون شفق را به روي ماليده است
ستم رسيده تيغ تغافل صبح است
ز باغ طبع تو صائب چه گل شکفت که باز
زبان خامه ات امروز بلبل صبح است