دل ازان نخل به اميد ثمر خرسندست
گره جبهه خوبان، گره پيوندست
پرده خواب گران است سبک مغزان را
سايه بال هما گر چه سعادتمندست
سرو را نيست ز پيوند به خاطر گرهي
دل آزاده ما را چه غم فرزندست؟
دردمندي است پر و بال اثر افغان را
ناخن ناله ني سينه خراش از بندست
هر که ما را کند آزاد ز خود، قبله ماست
عاشقان را به سر دار فنا سوگندست
باش خرسند به قسمت که درين وحشتگاه
هست اگر جنت دربسته، دل خرسندست
عارفان را گله از وحشت تنهايي نيست
نخل چون خوش ثمر افتد غني از پيوندست
صائب از تنگي دل شکوه ز کوته نظري است
که دل غنچه گل چاک ز شکرخندست