هر که از دل دور باشد در نظر منظور نيست
هست دايم در نظر آن کس که از دل دور نيست
دشمني با شوربختان چرخ بيجا مي کند
اين کباب خوش نمک محتاج چشم شور نيست
مي دهد اندوختن داغ پشيماني ثمر
آتشي چون شهد بهر خانه زنبور نيست
شکوه ها دارد ز شور عشق داغ بوالهوس
ديده بي شرم را حق نمک منظور نيست
از رگ خامي ندارد راه دل در بزم عشق
چيني مودار، باب مجلس فغفور نيست
تيغ را بي دست و پا سازد سپر انداختن
خاک اگر سر پنجه خورشيد تابد دور نيست
دشمنان را مهربان سازد دل بي کينه ام
آشنارويم، ز من بيگانگي مقدور نيست
آسمان صائب ز جوش اشک من در هم شکست
شيشه نازک حريف باده پر زور نيست