عندليب مست را خاموش کردن مشکل است
شعله آواز را خس پوش کردن مشکل است
از لب ميگون نباشد لذتي بي حرف تلخ
مي چو لب شيرين برآيد نوش کردن مشکل است
مي توانم بلبلان را حلقه ها در گوش کرد
بي زبانان ترا خاموش کردن مشکل است
زنده مي سازد چراغ ديده يعقوب را
پيش رويش شمع را خاموش کردن مشکل است
مي توان بر خود گوارا کرد زهر تلخ را
از ترشرويان نصيحت گوش کردن مشکل است
از چراغ طور صائب ياد مي گيرد زبان
کلک ما را از سخن خاموش کردن مشکل است