گوش بي دردان گران از خواب باشد بهتر است
اين صدف پر گوهر سيماب باشد بهترست
رتبه خوبي دو بالا مي شود از چشم پاک
سرو موزون در کنار آب باشد بهترست
آب چشم از دامن پاکان به جايي مي رسد
شمع اگر در گوشه محراب باشد بهترست
سرو بي حاصل اگر از جا نخيزد گو مخيز
پاي چوبين در حناي خواب باشد بهترست
بي نيازي مي شود بند زبان هرزه گو
خار دامنگير اگر سيراب باشد بهترست
شبنمي کز جرعه گلها خمارش نشکند
طالب خورشيد عالمتاب باشد بهترست
مي کشد سر رشته جولان به دريا سيل را
کار عاشق با دل بي تاب باشد بهترست
شهپر پرواز هم باشند روشن گوهران
بستر و بالين موج از آب باشد بهترست
با دل روشن چه بگشايد ز تقرير زبان؟
شمع اگر خاموش در مهتاب باشد بهترست
داغ ما صائب حريف چشم شور خلق نيست
جامي مي در جام ما خوناب باشد بهترست