اي قوم مرا رنجه مداريد علي الله
معشوق مرا پيش من آريد علي الله
گز هيچ زياري نهمي بر لب او بوس
يک بوسه به من صد بشماريد علي الله
ور هيچ به دست آريد از صورت معشوق
بر قبله زهاد نگاريد علي الله
آن خم که بر او مهر مغانست نهاده
الا به من مغ مسپاريد علي الله
از دين مسلماني چون نام شمار است
از دين مغان شرم مداريد علي الله
گشتست سنايي مغ بي دولت و بي دين
از ديده خود خون بمباريد علي الله