نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
ديوان سنايي
/
غزليات
/
شماره ٢٥٥: اي ديدن تو حيات جانم
شماره ٢٥٥: اي ديدن تو حيات جانم
اي ديدن تو حيات جانم
ناديدنت آفت روانم
دل سوخته اي به آتش عشق
بفروز به نور وصل جانم
بي عشق وصال تو نباشد
جز نام ز عيش بر زبانم
اکنون که دلم ربودي از من
بي روي تو بود چون توانم
درديست مرا درين دل از عشق
درمانش جز از تو مي ندانم
بر بوي تو ز آرزوي رويت
همواره به کوي تو دوانم
تا گوش همي شنيد نامت
جز نام تو نيست بر زبانم
تا لاله شدت حجاب لولو
لولوست هميشه بر رخانم
گلنار بهي شدم ز تيمار
وين اشک به رنگ ناردانم
شد خال رخ تو اي نگارين
شور دل و نور ديدگانم
اي عشق تو بر دلم خداوند
من بنده عشق جاودانم
وصف تو شدست ماهرويا
از وهم برون و از گمانم
پيش آي بتا و باده پيش آر
بنشان بر خويش يک زمانم
از دست تو گر چشم شرابي
تا حشر چو خضر زنده مانم
درباره نوسخن