شماره ١٨١: لاابالي وار، دستي بر جهان خواهم فشاند

لاابالي وار، دستي بر جهان خواهم فشاند
هر چه دامن گيردم دامن، بر آن خواهم فشاند
دامن آخر زمان دارد غبار حادثه
آستين بر دامن آخر زمان خواهم فشاند
از سر صدق و صفا، چون صبح خواهم زد نفس
وندران دم بر هواي دوست، جان خواهم فشاند
پاي عزلت بر سر کون و مکان خواهم نهاد
دست همت بر رخ جان و جهان خواهم فشاند
همچو گل برگي که حاصل کرده ام در عمر خويش
با رخ خندان و خوش، بر دوستان خواهم فشاند