کيست که قصه مرا پيش نگار من برد؟
باد بگوش او مگر ناله زار من برد
نامه نوشته ام بسي نيست کبوتري چرا؟
کو بر من رود نامه به يار من برد
بار دل و بلاي جان، من به کدام تن کشم
لاشه ناتوان از آن نيست که بار من برد
کار زدست شد کسي چاره من نمي برد
هم نظر عنايتش چاره کار من برد