آمد به برج عاشقان، ماه مبارک منزلت
اي ماه مهر افروز من، بادا مبارک، منزلت
خلوت سراي چشم و دل، اين شسته و آن، رفته ام
فرماي و بنشين، اي صنم، هر جا که مي خواهد دلت
تو سرو باغ جنتي، از جوي جان برخاسته
يا شاخ طوبي کاسمان، بنشاند در آب و گلت؟
من هودج عشق تو را، در جان و دل جا کرده ام
کاندر سراي آب و گل دانم، نگنجد، محملت
کرديم جان را منزلت، باشد که بر ما بگذري
بر ما گذر تا بگذريم، از آسمان، در منزلت
اي مايه شادي درا، روزي به اقبال از درم
باشد کزين غمها فرج، يابم به بخت مقبلت
دنيا ندارد حاصلي، غير از حضور دوستان
گر دوست حاصل مي شود، سلمان، بس است اين حاصلت