رفتيم اگر ملول شدي از نشست ما
فرماي خدمتي که برآيد ز دست ما
برخاستيم و نقش تو در نفس ما چنانک
هر جا که هست بي تو نباشد نشست ما
با چون خودي درافکن اگر پنجه مي کني
ما خود شکسته ايم چه باشد شکست ما
جرمي نکرده ام که عقوبت کند وليک
مردم به شرع مي نکشد ترک مست ما
شکر خداي بود که آن بت وفا نکرد
باشد که توبه اي بکند بت پرست ما
سعدي نگفتمت که به سرو بلند او
مشکل توان رسيد به بالاي پست ما