تبسمت الزهر والمزن باک
و غررت الودق و الديک حاک
نسيم عراقي ندانم چه بادي
زمين سپاهان ندانم چه خاکي
بدين مشک سائي و عنبر فشاني
ايا نفحة الريح روحي فداک
ندانم چه نقشي که مثل تو صورت
مصور نگردد ز آبي و خاکي
رياض بهشتي بدين روح بخشي
چراغ سپهري بدين تابناکي
خرد را فريبي و دل را اميدي
روانرا حياتي و تن را هلاکي
نه در دل ممکن که در قلب جاني
نه از گل مرکب که از روح پاکي
مررنا باکناف نجد و بتنا
بواد الاراک لعلي اراک
چو خواجو بدست ار جام خور آئين
اگر مست گلچهر اورنگ تا کي