اي مهر ماه روي ترا زهره مشتري
بر مشتريت پرده ديباي ششتري
لعلت نگين خاتم خوبي وصف زده
بر گرد روي خوب تو هم ديو و هم پري
در ساحري اگر ز جهان بر سر آمدست
گاويست پيش آهويت اين لحظه سامري
چون چشم چشم بند تو در خاطرم فتاد
بنمود طبع من يد بيضا بساحري
گر ننگري بچشم عنايت بسوي من
بيني تنم ز مهر هلالي چو بنگري
آن دل که من بملک دو عالم ندادمي
بردي به دلبري ز من آيا چه دلبري
تا شد درست روي من دلشکسته زر
پيدا شدست رونق بازار زرگري
خواجو چو وصف لعل گهرپرور تو کرد
بشکست قدر شعر چو لؤلؤي جوهري