قم بکرة و خذها با کورة الحيات
فالديک قدينادي هات السلاف هات
در جام زيبقي کن گوگرد سرخ ذاتي
آن کيمياي جان ها وان گوهر نباتي
راحا کعين ديک اصفي من الفرات
فالديک في اذان والکاس في الصلوة
لب تشنگان جان را سياره حياتي
بل يوسفان دل را از چاه غم نجاتي
هات الصبوح فاشرب مستدرک الفوات
انعم بها صبوحي واجمع بهاشتات
مي خواه و ديو دل باش ارچه ملک صفاتي
از سرزنش چه ترسي نه قاضي القضاتي
حفت اليک روحي حتي انحنت قناتي
لاالخير في حياتي لاالضر من مماتي
خاقانيا چو ديدي از عمر بي ثباتي
نطع هوس برافشان پندار شاه ماتي
وصف خدايگان خوان گر مرد معجزاتي
اقبال پادشه را از سيل حادثاتي