شماره ٣٤٠: تاطرف کلاه برشکستي
تاطرف کلاه برشکستي
قدر کله قمر شکستي
در حلق دلم فتاد زنجير
تا حلقه زلف برشکستي
زان زلف شکسته عاشقان را
صد کار به کار درشکستي
درد دل ما به بوسه بردي
و آوازه گل شکر شکستي
حلقه در اختيار ما را
چندان بزدي که درشکستي
خاقاني را ز غيرت عشق
ناله همه در جگر شکستي