علميکه خلق يافته بيچونش انتخاب
کرده است نارسيده بمضمونش انتخاب
آنجا که شمع ما بتأمل دماغ سوخت
شد داغ دل ز مصرع موزونش انتخاب
مکتوب ما ز نقطه و خط سخت ساده است
خوش باش اگر بود دل محزونش انتخاب
آه از کسي که منکر درد محبت است
اينجا همين دلست و کف خونش انتخاب
بر هر خطي که جادوي عشقش نفس دميد
جز صيد دل نبود با فسونش انتخاب
انجام گير و دارمن و ما فسردگيست
گوهر نموده اند ز جيحونش انتخاب
يا رب چراغ خلوت ليلي عيان شود
داغي که دارم از دل مجنونش انتخاب
راز درون آينه بر در نشسته است
بايد چو حلقه کرد ز بيرونش انتخاب
آن چشم تا بتمن حقيقت نظر کنيم
صاديست کرده هيأت گردونش انتخاب
(بيدل) بکنج زانوي فکر تو خفته است
آن سر که داشت حبيب فلاطونش انتخاب