ازين هوس کده با آرزو بجنگ برون آ
چو بوي گل نفسي پاي زن برنگ برون آ
فشار يأس و اميد از شرار جسته نشايد
بروي يکدگر افگن سرد و سنگ برون آ
قدح شکسته بزندان هوش چند نشيني
گلوي شيشه دودوري بگير تنگ برون آ
سپند مجمر هستي ندارد آن همه طاقت
نياز حوصله کن يک طپش درنگ برون آ
کسي بغفلت و آگاهي تو کار ندارد
هزار بار فرو رو بزير سنگ برون آ
سبکروان زکمان خانه سپهر گذشتند
تو نيز وام کن اکنون پر و خدنگ برون آ
چو شيشه چند کشد قلقلت عنان تأمل
ازين بساط گلوگير يک ترنگ برون آ
بهار خرمي دهر غير وهم ندارد
دو روز سير کن اين سبزه زار بنگ برون آ
مباش (بيدل) ازين ورطه نااميد رهائي
تگ درستت اگر نيست پاي لنگ برون آ