اي در دل من چو جان کجايي؟
وي از نظرم نهان کجايي؟
کردي ز برم کناره چوني؟
رفتي بدر از ميان کجايي؟
پيش آمدي از زمين چه چيزي؟
بگذشتي از آسمان کجايي؟
گفتي که: من از جهان برونم
اي از تو پر اين جهان، کجايي؟
در هيچ مکان نه اي و بي تو
ناديده کسي مکان، کجايي؟
آن چيز که گفتم آن نباشي
آن عين تو بد، تو آن کجايي؟
در هر چيزي نشاني از تست
وانگاه تو بي نشان کجايي؟
از ما تو اثر نمي گذاري
ما بر اثرت دوان، کجايي؟
هستيت يقين شد اوحدي را
اي بي تو يقين گمان، کجايي؟