اين چنين نقشي اگر در چين بود
قبله خوبان آن ملک اين بود
اين چنين رخسار و دندان و جبين
مشتري، يا زهره، يا پروين بود؟
گر دهي دشنام ازان لبها دعاست
هر چه حلوايي دهد شيرين بود
گر دلت سير آيد از من طرفه نيست
عهد خوبان را بقا چندين بود
گوش بر گفتار ما کمتر کني
في المثل گر سوره ياسين بود
ز آشنايان همچو فرزين بگذري
با غريبان اسب لطفت زين بود
چون به بخت اوحدي آيد سخن
جمله صلحت خشم و مهرت کين بود