شماره ٢٧٠: بيد بشکفت و گل به بار آمد

بيد بشکفت و گل به بار آمد
لاله بر طرف جويبار آمد
گربه بيد بر دريچه شاخ
پنجه بگشود و در شکار آمد
علم خسرو چمن بزدند
يزک لشکر بهار آمد
زان طرف لالهاي سرخ برست
زين طرف نالهاي زار آمد
سرو آزاد بر يمين افتاد
نرگس مست بر يسار آمد
رفت قمري چو بلبل آمد و گل
که يکي گر بشد هزار آمد
از چمن نکهت صبا بدميد
ز صبا بوي زلف يار آمد
بيد بنشست و جام باده نهاد
باد برجست و در نثار آمد
گل رعنا به خانه باز رسيد
بلبل مست با قرار آمد
ز سخن ها که هر کسي گفتند
غزل اوحدي بکار آمد