سلام عليک، اي نسيم صبا
به لطف از کجا مي رسي؟ مرحبا
نشاني ز بلقيس، اگر کرده اي
چو مرغ سليمان گذر بر سبا
نسيمي بياور ز پيراهنش
که شد پيرهن بر وجودم قبا
اگر يابم از بوي زلفش خبر
نيابد وجودم گزند از وبا
به نزديک آن دلربا گفتنيست
که ما را کدر کرد سيل از ربا
ز دردش ببين اين سرشک چو لعل
روانم برين روي چون کهربا
همين حاصلست اوحد رازي عشق
که خونم هدر کرد و مالم هبا