گشادم ديده روي تو ناگه
به جانم در شدي ناکرده آگه
اگر گويم که از جورت کنم آه
زني في الحال تيغ و گوييم وه
قدت شاخ انار و روي تو نار
تعالي الله از آن قد اناره
اگر پرتو زند خورشيد رويت
بسوزد مه درون هفت خرگه
مکن با چشم خود نرگس مقابل
کسي آيينه ننهد پيش امقه
صفا از روي او برد آينه، به
بناميزد زهي دخل موجه
بگريم هر سحر بر ياد رويت
که باران خوش بود اندر سحرگه
به گفت خسرو ار خط موي معني
مسلسل کرد اعزالله شانه