هوايي خرم است و ابر لولوبار مي بارد
زلال زندگي بر شاخ خضر آثار مي بارد
به روي سبزه هاي تر که قطره مي چکد، گويي
که بر سطح زمرد دانه هاي نار مي بارد
گل سرخ انار از شاخ سبزش چون چکاند خون
تو پنداري که طوطي گوهر از منقار مي بارد
خرامان سرو من مست و لطافت مي چکد از وي
چه ناز است و کرشمه وه کزان رفتار مي بارد
هواي ابر عاشق را غم آرد، آن همه قطره
ز بهر جان عاشق خنجر خونخوار مي بارد
اگر غرق عرق رخساره خوبان نديده ستي
نگه کن قطره هاي خوش که بر گلزار مي بارد
فرشته چون مگس پا بسته مي گردد به شيريني
چو در وصف تو خسرو شکر از گفتار مي بارد