چه شد که يار بر آهنگ کين برون آمد؟
به خون کيست که آن نازنين برون آمد؟
خداي مهر مسلمانيش کند روزي
که باز کافر من از کمين برون آمد
چه آفت است که باز آن سوار پيدا کرد؟
کدام سرو ز بالاي زين برون آمد؟
صداي لعل سمندش به خاکيان برسيد
نفير گمشدگان از زمين برون آمد
به شهر دي که در آمد براي ديده بد
هزار دست دعا ز آستين برون آمد
کليسياي مغانم نشان دهيد کجاست؟
که باز اين دل کافر ز دين برون آمد
دکان ناز دو سه روز، جان من، برچين
که جان حسن فروشان چنين برون آمد
دلم ز پرده برون اوفتاد از پي چشم
چنان دلي چه کنم، چون چنين برون آمد
هزار درد کهن تازه کرد بر عاشق
ز بس که ناله خسرو حزين برون آمد