يارب که دوش غايب من خانه که بود؟
تشويش اين چراغ ز پروانه که بود؟
من مست بوده ام به خرابات عاشقان
آن نازنين به مجلس مستانه که بود؟
باري نبود در دلم امشب نشان صبر
تا آن رونده باز به ويرانه که بود؟
از گريه شبانه سرم درد مي کند
يارب که اين شراب زخمخانه که بود؟
مي تافت دوش زلف چو زنجير، وه که باز
آن وقت درد بيدل و پروانه که بود؟
فرمان نداده روي تو چندين که آسمان
اقطاع آفتاب ز کاشانه که بود؟
دست مبارک تو که دي رنجه شد ز تيغ
آن دولت از پي سر مردانه که بود؟
ماند از بلاي خال تو خسرو به دام زلف
آن مرغ را نگر هوس دانه که بود؟