اگر به بحر محبت کرانه مي خواهي
هزار شعله دهي يک زبانه مي خواهي
مرا ز لذت پرواز آشنا کردند
تو در فضاي چمن آشيانه مي خواهي
يکي بدامن مردان آشنا آويز
زيار اگر نگه محرمانه مي خواهي
جنون نداري و هوئي فکنده ئي در شهر
سبو شکستي و بزم شبانه مي خواهي
تو هم بعشوه گري کوش و دلبري آموز
اگر ز ما غزل عاشقانه مي خواهي