اين جهان چيست صنم خانه ي پندار من است
جلوه ي او گرو ديده ي بيدار من است
همه آفاق که گيرم بنگاهي او را
حلقه ئي هست که از گردش پرگار من است
هستي و نيستي از ديدن و ناديدن من
چه زمان و چه مکان شوخي افکار من است
از فسون کاري دل سير و سکون غيب و حضور
اين که غماز و گشاينده ي اسرار من است
آن جهاني که درو کاشته را مي دروند
نور و نارش همه از سبحه و زنار من است
ساز تقديرم و صد نغمه ي پنهان دارم
هر کجا زخمه ي انديشه رسد تار من است
اي من از فيض تو پاينده نشان تو کجاست؟
اين دو گيتي اثر ماست جهان تو کجاست؟