عشق شورانگيز را هر جا ده در کوي تو بود
بر تلاش خود چهي نازد که ره سوي تو بود
درون سينه ي ما سوز آرزو ز کجاست؟
سبو ز ماست ولي باده در سبو ز کجاست؟
گرفتم اين که جهان خاک و ما کف خاکيم
به ذره ذره ي ما درد جستجو از کجاست؟
نگاه ما بگريبان کهکشان افتد
جنون ما ز کجا شورهاي و هوز کجاست؟