غزل

ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت
شکر خدا که آه سحر چاره ساز گشت
در ملک عشق خواجگي و بندگي کدام
محمود بين چگونه غلام اياز گشت
فرخنده هاتفيم به گوش اين نويد گفت
دوشينه چون ز خواب غمم ديده بازگشت
کاي رشحه شاد زي که ز يمن قدوم شاه
بر روي هم غمت در شادي فراز گشت
يعني ضيا که قهر وي و لطف عام او
اين جانگداز آمد و آن دلنواز گشت