خامه برآورد صداي صرير
بلبلي از خلدبرين زد صفير
خلدبرين ساحت اين گلشن است
خامه در او بلبل دستان زن است
بلبل اين باغ پرآوازه باد
دم به دمش زمزمه اي تازه باد
طرفه رياضي ست که تا رستخيز
سبزه او را نبود برگ ريز
ز آب خضر سرزده گلها در او
غنچه گشا باد مسيحا در او