تمثيل موبد دوم

دوم موبد به قصري کرد مانند
که بر گردون کشد گيتي خداوند
از او شخصي فرو افتد گران سنگ
ز بيم جان زند در کنگره چنگ
ز ماندن دست و بازو ريش گردد
وز افتادن مضرت بيش گردد
شکنجه گرچه پنجه اش را کند سست
کند سر پنجه را در کنگره چست
هم آخر کار کو بي تاب گردد
هم او هم کنگره پرتاب گردد