در پاس تندرستي از راه اعتدال

دگر باره بگفتش کاي خردمند
طبيبانه در آموزم يکي پند
جوابش داد کاي باريک بينش
جهان جان و جان آفرينش
طبيبي در يکي نکته نهفته است
خدا آن نکته را با خلق گفته است
بيا شام و بخور خوردي که خواهي
کم و بسيار نه کارد تباهي
ز بسيار و ز کم بگذر که خام است
نگهدار اعتدال اينت تمام است
دو زيرک خوانده ام کاندر دياري
رسيدند از قضا بر چشمه ساري
يکي کم خورد کاين جان مي گزايد
يکي پر خورد کاين جان مي فزايد
چو بر حد عدالت ره نبردند
ز محرومي و سيري هر دو مردند