رو به هم کردند هر سه مفتتن
هر سه را يک رنج و يک درد و حزن
هر سه در يک فکر و يک سودا نديم
هر سه از يک رنج و يک علت سقيم
در خموشي هر سه را خطرت يکي
در سخن هم هر سه را حجت يکي
يک زماني اشک ريزان جمله شان
بر سر خوان مصيبت خون فشان
يک زمان از آتش دل هر سه کس
بر زده با سوز چون مجمر نفس