صفت يار فالگير بود

اي فال گير کودک فالم ز روي تو
با روشنايي مه و با سعد مشتري
هستت ز نخ بلورين گوي و در آن بلور
پيدا خيال حسن لطيفي و دلبري
دارند صورت پري اندر بلور و تو
گوي بلور داري در صورت پري