عشق هم کيمياگري داند

آن دلفريب دلکش و آن دلرباي دلبر
با صد هزار کشي خندان درآمد از در
تنبول کرده آن بت تنبول کرده پيدا
سي و دو نار دانه در نار دانش اندر
تا کيمياي حسنش کرده ست لعل درش
از کيمياي عشقش گشتست لعل من زر