تابنده ماه باز برآراستي
بوينده مشک باز بپيراستي
برخواست نعره از دل لهو و نشاط
تا باده برگرفتي و برخاستي
جام بلور بر کف شاهانه دور
همچون بلور تابان آراستي
آراسته چو سرو فراز آمدي
باغ بساط شاه بياراستي
شادي روي تو که همي بامداد
شادي طبع شاه جهان خواستي
مسعود شهرياري کز عدل او
پذرفت کار دولت و دين راستي