چيستان

لعبتاني که زي تو مي آيند
کهربا چشم و زمردين يابند
بر کف سيم جام زر دارند
مجلس خرم تو را شايند
يک گره بر بساط طلعت تو
چشم ها باز کرده مي آيند
يک گره گفته اند تا رويت
بنبينند چشم نگشايند