در مصيبت سيدالثقلين و فخرالکونين حضرت اباعبدالله الحسين عيله السلام گويد

بارد چه خون که ديده چسان روز و شب چرا
از غم کدام غم غم سلطان اوليا
نامش که بد؟ حسين ز نژاد که؟ از علي
مامش که بود؟ فاطمه جدش که؟ مصطفي
چون شد؟ شهيد شد به کجا؟ دشت ماريه
کي؟ عاشر محرم پنهان؟ نه بر ملا
شب کشته شد ؟نه روز چه هنگام؟ وقت ظهر
شد از گلو بريده سرش؟ ني ني از قفا
سيراب کشته شد؟ نه؟ کس آبش نداد داد؟
که شمر از چه چشمه؟ ز سرچشمه فنا
مظلوم شد شهيد؟ بلي جرم داشت؟ نه
کارش چه بد؟ هدايت، يارش که بد؟ خدا
اين ظلم را که کرد؟ يزيد اين يزيد کيست؟
ز اولاد هند از چه کس؟ از نطفه زنا
خود کرد اين عمل؟ نه فرستاد نامه يي
نزد که؟ نزد زاده مرجانه دغا
ابن زياد زاده مرجانه بد؟ نعم
از گفته يزيد تخلف نکرد؟ لا
اين نابکار کشت حسين را به دست خويش؟
نه او روانه کرد سپه سوي کربلا
مير سپه که بد عمر سعد او بريد
حلق عزيز فاطمه نه شمر بي حيا
خنجر بريد حنجر او را نکرد شرم
کرد از چه پس بريد؟ نپذرفت ازو قضا
بهر چه؟ بهر آنکه شود خلق را شفيع
شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکا
کس کشته شد هم از پسرانش؟ بلي دو تن
ديگر که نه برادر ديگر که اقربا
ديگر پسر نداشت؟ چرا داشت آن که بود
سجاد چون بد او به غم و رنج مبتلا
ماند او به کربلاي پدر؟ ني به شام رفت
باعز و احتشام؟ نه با ذلت و عنا
تنها؟ نه با زنان حرم نامشان چه بود؟
زينب سکينه فاطمه کلثوم بينوا
بر تن لباس داشت؟ بلي گرد رهگذار
بر سر عمامه داشت؟ بلي چوب اشقيا
بيمار بد؟ بلي چه دوا داشت؟ اشک چشم
بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا
کس بود همرهش؟ بلي اطفال بي پدر
ديگر که بود؟ تب که نمي گشت ازو جدا
از زينب و زنان چه بجا مانده بد؟ دو چيز
طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا
گبر اين ستم کند نه يهود و مجوس نه
هندو نه بت پرست نه فرياد ازين جفا
قاآني است قايل اين شعرها بلي
خواهد چه رحمت از که؟ ز حق کي صف جزا