عشق ار به تو رخ عيان نمايد
در آينه جهان نمايد
اين آينه چهره حقيقت
هر دم به تو رايگان نمايد
يک دايره فرض کن جهان را
هر نقطه ازو ميان نمايد
اين دايره بيش نقطه اي نيست
ليکن به نظر چنان نمايد
رو نقطه آتشي بگردان
تا دايره اي روان نمايد
اين نقطه ز سرعت تحرک
صد دايره هر زمان نمايد
اين نقطه به تو شهادت و غيب
هم ظاهر و هم نهان نمايد
آن نقطه به تو کمال مطلق
در صورت اين و آن نمايد
آن سرعت دور نقطه دايم
ساکن به يکي مکان نمايد
هر لمحه به تو کمال هستي
در کسوت ناقصان نمايد
آن نقطه بيان کنم چه چيز است
هر چند تو را گمان نمايد
آن نقطه بدان که ظل نور است
کان نور وراي جان نمايد
آن نور دل پيمبر ماست
اکنون به تو حق عيان نمايد