الحکاية والتمثيل

بيدلي را گفت آن پير کهن
حق بود ظالم روا هست اين سخن
گفت ظالم نيست اما دايم او
صد هزاران بنده دارد ظالم او
هرچه جمع آري بظلم اين جايگاه
جمله برخيزد بيک ساعت ز راه