حق تعالي گفت با موسي به راز
کاخر از ابليس رمزي جوي باز
چون بديد ابليس را موسي به راه
گشت از ابليس موسي رمزخواه
گفت دايم ياددار اين يک سخن
من مگو تا تو نگردي همچومن
گر به مويي زندگي باشد ترا
کافري نه بندگي باشد ترا
راه را انجام در ناکاميست
نان نيک مرد در بدناميست
زانک اگر باشد درين ره کامران
صد مني سر برزند در يک زمان