شماره ٧٢٨: به صورت گر چه بر رخسار مه رويان نظر دارم

به صورت گر چه بر رخسار مه رويان نظر دارم
ولي در عالم معني نظر جاي دگر دارم
نباشد ننگ اگر عاجز کشي ارباب همت را
به آهي مي توانم چرخ را از پيش بردارم
ز مشت خاک آتشدست من دامن کشان مگذر
که چون خشت خم مي فتنه ها در زير سر دارم
گره وا مي کنم از کار مردم، دست شمشادم
نه سروم کز رعونت دست دايم بر کمر دارم
به خاموشي ز سر وا مي کند شور قيامت را
سر شوريده اي کز فکر او در زير پر دارم
چه خواهم کرد با گرداب اين بحر خطر صائب
چو من از گردش چشم حبابي صد خطر دارم