شماره ٤٧٧: سعي کن در عزت سي پاره ماه صيام

سعي کن در عزت سي پاره ماه صيام
کز فلک از بهر تعظيمش فرود آمد کلام
آدمي ممتاز شد از ساير حيوان به صوم
نامه انسان به اين مهر خدايي شد تمام
چون در دوزخ دهان گر چند روزي بسته شد
باز شد چندين دراز جنت به روي خاص و عام
خال روي مه جبينان گر ز مشک و عنبرست
از شب قدرست خال چهره ماه صيام
نيست در سالي دو عيد افزون و از فرخندگي
عيد باشد مردمان را سي شب اين ماه تمام
لذت افطار در دنبال باشد روزه را
صبح اگر بندد دري ايزد گشايد وقت شام
روزه سازد پاک صائب سينه ها را از هوس
ز آتش امساک مي سوزد تمناهاي خام