شماره ٦: در کاهش است از سخن خود سخن طراز

در کاهش است از سخن خود سخن طراز
در سمين به رشته بود بوته گدار
درکم زدن زيادتي آنها که ديده اند
چون شمع مي کنند زبان در دهان گاز
زيباست اين کمند باري شکار خلق
زاهد مکن دراز براي خدا نماز
جز مهر خامشي که کند عمر رافزون
نشنيده ام شود ز گره رشته اي دراز
بردل مرا غبار علايق نشسته بود
روي عرق فشان توام کرد پاکباز
تا چون صدف کنند ترا مخزن گهر
بردار سوي عالم بالا کف نياز
شبنم اگر ز سير کند منع بوي گل
صائب شود به مهر خموشي نهفته راز