نوجوانان وطن بستر به خاک و خون گرفتند
تا که در بر شاهد آزادي و قانون گرفتند
لاله از خاک جوانان مي دمد بر دشت و هامون
يا درفش سرخ بر سر، انقلابيون گرفتند
خرم آن مردان که روزي خائنين در خون کشيدند
زان سپس آن روز را هر ساله عيد خون گرفتند
با دمي پنهان چو اخگر عشق را کانون بيفروز
کوره افروزان غيرت کام از اين کانون گرفتند
خوف کابوس سياست جرم خواب غفلت ما
سخت ما را در خمار الکل و افيون گرفتند
کار با افسانه نبود رشته تدبير مي تاب
آري ارباب غرائم مار با افسون گرفتند
خاک ليلاي وطن را جان شيرين بر سر افشان
خسروان عشق درس عبرت از مجنون گرفتند
شهريارا تا محيط خود تنزل کن بينديش
کاين قبا بر قامت طبع تو ناموزون گرفتند