شبها به کنج خلوتم آواز مي دهند
کاي خفته گنج خلوتيان باز مي دهند
گوئي به ارغنون مناجاتيان صبح
از بارگاه حافظم آواز مي دهند
وصل است رشته سخنم با جهان راز
زان در سخن نصيبه ام از راز مي دهند
وقتي هماي شوق مرا هم فرشتگان
تا آشيان قدس تو پرواز مي دهند
ساز سماع زهره در آغوش طبع تست
خوش خاکيان که گوش به اين ساز مي دهند
آنجاکه دم زند ز تجلي جمال يار
فرصت به آبگينه غماز مي دهند
سازش به هر سري نکند تاج افتخار
آزادگي به سرو سرافراز مي دهند
ما را رسد مديحه حافظ که وصف گل
با بلبلان قافيه پرداز مي دهند
آنجاکه ريزه کاري سبک بديع تست
ما را به مکتب قلم انداز مي دهند
ديوان تست؟ يا که پس از کشتگان جنگ
رختي به خانواده پسر باز مي دهند
هرگز به ناز سرمه فروشش نياز نيست
نرگس که از خم ازلش ناز مي دهند
بار دمه و ستاره در ايوان شهريار
کامشب صلا به حافظ شيراز مي دهند