ما مرشد عشاق خرابات جهانيم
            ساقي سراپرده ميخانه جانيم
         
        
            تو از همداني و وليکن همه دان نه
            از ما شنو اي دوست که سر همه دانيم
         
        
            تو عالم يک حرفي و ما عالم عالم
            تو مير صدي باشي و ما شاه جهانيم
         
        
            هر کس به جمال رخ خوبي نگرانند
            در آينه خويش به خود ما نگرانيم
         
        
            از ما به همه عمر يکي مور نرنجيد
            تا بود بر اين بوده و تا هست برآنيم
         
        
            هر يار که بينيم که او قابل عشق است
            حسني بنمائيم و دلش را بستانيم
         
        
            رندان سراپرده ما عاشق و مستند
            ما سيد رندان سراپرده از آنيم