شماره ٧٥: نظري کن در آن جمال نگر
        
            نظري کن در آن جمال نگر
            حسن او بين و بر کمال نگر
         
        
            جام گيتي نما به دست آور
            نور تمثال بي مثال نگر
         
        
            ساغر مي بنوش رندانه
            آب سرچشمه زلال نگر
         
        
            همه عالم خيال او و خيال
            غير او نيست اين خيال نگر
         
        
            عشق دارم که وصل او يابم
            طلب و طالب محال نگر
         
        
            در خرابات مير مستانيم
            حکم ما و نشان آل نگر
         
        
            نعمت الله را اگر يابي
            اثر ذوق او و حال نگر