جهان جود و مروت سپهر فضل و کرم
            که خاک پاي تو را چاکرست آب حيات
         
        
            ز حزم و عزم تو آن لاف مي زنيم دايم
            که چون فلک به مسيري و چون زمين به ثبات
         
        
            به هر زمين که گذشتي ز ابر احسانت
            برآمدست سخا و کرم به جاي نبات
         
        
            بزرگوارا از طلعت همايونت
            بر ارغنون نشاطم بلند گشت اصوات
         
        
            ز قول طايف بغداد و مصر مي خواهم
            از آنکه دست تو چون دجله است و نيل و فرات
         
        
            چو مي زند دل من لاف يکتايي
            سزد گرم به تو باشد توقع سوقات
         
        
            فرس همي ران در عرصه اميد به کام
            که گشت در عري عرصه دشمنت شهمات