گفتار (٤٧)

حکيمي که با جهال درافتد بايد که توقع عزت ندارد، و اگر جاهلي بزبان آوري بر حکيمي غالب آيد عجب نيست که سنگيست که گوهر همي شکند
نه عجب گر فرو رود نفسش
عندليبي غراب همقفسش
گر هنرمند ز اوباش جفائي بيند
تا دل خويش نيازارد و درهم نشود
سنگ بد گوهر اگر کاسه زرين شکند
قيمت سنگ نيفزايد و زر کم نشود